اسب فردریکس بورگ قدیمیترین نژاد اسب در دانمارک است که امروزه کمیاب است. در طول قرن هجدهم، این نژاد یکی از معروفترین و محبوب ترین نژادهای اسب در جهان بود. از اسبهای فردریکس بورگ برای تشکیل و یا بهبود نژادهای دیگر در قرنهای هفدهم، هجدهم و نوزدهم استفاده میشد. این استفاده در جهت پرورش اسبهای سواری، زیبا و با عملکرد منحصربهفرد برای کشیدن کالسکههای سلطنتی بود. رنگ اسبهای کالسکه از اهمیت بالایی برخوردار بود. به دلیل محبوبیت این نژاد، به اقصی نقاط دنیا صادر شد و تعداد اندکی از این نژاد در دانمارک ماند.
رفتهرفته این از تعداد این اسبها کم شد تا اینکه در سال 1839 در معرض انقراض قرار گرفت. در سال 1939 تلاشهایی در جهت احیای مجدد این نژاد با بهرهگیری از فریزین، اولدنبورگ، تروبردها و اسب عرب صورت گرفت.
در حال حاضر تعداد اندکی از این اسبها در سراسر جهان وجود دارد. اسب فردریکس بورگ به لحاظ کیفی پیشرو زمان خود بود. طی سالیان متمادی، با داشتن بدنی قدرتمند و قوی بدون تغییر باقیمانده است. اسبهای فردریکس بورگ عموماً به رنگهای شاهبلوطی، کهر (سرخ مایل به قرمز)، کرند (موهای زرد و طلایی) و خاکستری هستند. بهطور متوسط اسب نژاد فریدریکس بورگ 15.3 تا 16 وجب ارتفاع دارند. این اسبها آرام، متین و مطیع هستند و در مسابقات درساژ به رقابت میپردازند.
آنچه در ادامه میخوانید
استفاده از فردریکس بورگ برای تولید مثل در دانمارک
امروزه از این اسب در دانمارک تنها برای تولیدمثل استفاده میشود. باوجود نژادهای جدیدی مانند اسب دنیش وارم بلاد که از نریان لهستانی، آلمانی و سوئدی با اسب مادیان فردریکس بورگ به وجود آمده دیگر بهعنوان اسب مسابقه مورداستفاده قرار نمیگیرد. اسبهای فردریکس بورگ اسبهایی هستند که از بلوغ زودرس و عمری طولانی برخوردار هستند. به لحاظ تولیدمثلی و جسمی در سنین پیری خود سالم به نظر میرسند. مهمترین مسئلهای که در رابطه با سلامتی اسبهای فردریکس بورگ وجود دارد خویش جفتی به دلیل خزانهی ژنی محدود است. امروزه این اسب در دانمارك تنها برای تولیدمثل استفاده میشود. باوجود نژادهای جدیدی مانند اسب دنیش وارم بلاد که از نریان لهستانی، آلمانی و سوئدی با مادیان فردریکس بورگ به وجود آمده، دیگر بهعنوان اسب مسابقه مورداستفاده قرار نمیگیرد.
خلقوخوی اسب فردریکس بورگ
ازآنجا که این اسبها از ویژگیهای فوقالعادهای برخوردارند که مکمل قد و قامت آنها است، از آنها ازجمله اسبهای بینظیر در دانمارک یاد میشود. فردریکس بورگ اسبی زیرک و قوی است. به همین دلیل از آنها درگذشته برای کشیدن کالسکههای سلطنتی استفاده میشده است. این اسبها پیشگام جنگها بودهاند.
اسب نژاد فردریکس بورگ به لحاظ کیفیت برتر از سایر نژادها است. حتی در دما و شرایط نامساعد محیطی نیز میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.

این نژاد نقش زیادی در شکلگیری بسیاری از نژادهای اسب خونگرم، اسب بارکش، ژوتلند، ناب استراپ و لیپیت زانر داشته است. در ادامه هرکدام از این نژادها را بهصورت جداگانه موردبررسی قرار میدهیم و ویژگیهای هر یک را تشریح میکنیم.
اسب نژاد ناب استراپ
یکی از نژادهای که اسب فردریکس بورگ در به وجود آمدن آن نقش داشته، اسب نژاد استراپ است. منشاءاین نژاد کشور دانمارک است و اسبهای امروزی آن شباهت زیادی به آپالوسای آمریکایی دارند. درروند اصلاح نژاد این اسب از اسبهای اسپانیایی استفادهشده است که در آن صفات سرعت و قابلیت تحمل بالا موردتوجه قرارگرفته است. فرم سر در این نژاد هوشیاری و جسارت اسب رانشان میدهد. از خصوصیات مهم این نژاد یادگیری سریع این اسب است. این خصوصیات به همراه ویژگیهای رنگ بدن، این نژاد را از دیگر نژادها متمایز کرده است. در این نژاد یال متفرق و کم است. رنگ خالدار تا پایین پاها گسترشیافته است. رنگ غالب بدن سفید با خالهای سیاهوسفید و قهوهای است که تمام بدن را پوشانده است. همچنین خالهای قزل یا سرخ تیره در این نژاد دیده میشوند. میانگین ارتفاع قد در این نژاد معمولاً 155 -154 است.
اسب نژاد ژوتلند
اسب نژاد ژوتلند یک اسب سنگین دانمارکی است که بهغیراز پهنشدگی قسمت پایین اندامهای حرکتی، شباهت زیادی به نژاد سافوک پانچ دارد. این شباهت، زیاد هم تعجبآور نیست چون اسب ژوتلند امروزی بهشدت تحت تأثیر نـژاد سـافوك از طریق نرـان انگلیسی اوپینهیم ال ایکس تو بوده است. تاریخچهی ایـن نـژاد خـاص بـه زمانی بسیار دور برمیگردد. اسب فردریکس بورگ که پیش از قرن دوازدهم برای اهداف جنگی بسیار موردنیاز بود با اسب ژوتلند پنینسولا آمیزش داده شد و این اسب را بـرای شوالیههای قرونوسطی ایده آل ساختند.

با پیشرفت صنعت، تعداد این اسبهای جذاب کم شد ولی هنوز تعدادی از آنها در نمایشهای گاری رانی در شهرها و گـاهی اوقـات بـرای کـار در مـزارع، دیده میشوند. این اسبها اسبهایی فربه و عضلانی و فوقالعاده قوی هستند و بین 15 و 16.1 وجب (60 و 65 اینچ،152 و 165 سانتیمتر) هستند. وزن ژوتلندها بین 1430 و 1760 پوند (650 و 800 کیلوگرم) است. نیمرخ صورت ژوتلندها گود است، گردنی کوتاه و قوسدار دارند. سینه ژوتلندها پهن است و بهطورکلی این نژاد ازجمله نژادهای عضلانی است.
رنگ ژوتلندها
رنگ ژوتلندها معمولاً شاهبلوطی، کهر (سرخ مایل به قرمز)، خاکستری، مشکی و قزل (سرخ تیره) است. در اوایل دهه 1900 بیشتر ژوتلندها کهر (سرخ مایل به قرمز) یا مشکی بودند اما اکنون این رنگها کمتر دیده میشوند. اکنون شاهبلوطی رنگ ملی اسبها محسوب میشود. همانند اکثر اسبهای سنگین، ژوتلند خلقوخویی آرام دارد و درعینحال بسیار پرانرژی است. امروزه از ژوتلندها بیشتر برای نمایش استفاده میشود هرچند هنوز هم برخی از آنها در مزارع به کار گرفته میشوند و شرکت آبجوسازی کارلزبرگ دانمارک از سال 1928 از این نژاد برای کشیدن گاریهای خود استفاده میکند.
اسب دنیش وارم بلاد
یکی دیگر از اسبهایی که ادعا میشود اسب فریدریکس بورگ در شکلگیری آن نقش داشته است اسب دنیش وارم بلاد یا خونگرم دانمارکی است. اسب دنیش وارم بلاد (خونگرم دانمارکی) یکی از اسبهای دانمارک مخصوص ورزشهای سوارکاری مدرن، بهخصوص رشتههای نمایش سوارکاری، نمایش پرش و مسابقات سهروزه است. دانمارکیها سابقه طولانی بهعنوان پرورشدهندگان اسب دارند. اولین مرکز پرورش اسب آنها در قرن چهاردهم تأسیس شد. هرچند بازار اسب در آن زمان تغییرات فراوانی داشت، ولی بسیاری از کشورها دریافتند که نژادهای بومی و خویشاوندان آنها یعنی اسپاتد ناب استراپ (اسبهای سیرک) دیگر بهعنوان اسبهای مسابقهای واجد شرایط لازم نیستند.
برای جبران این نقص، برنامهی پرورشی در سال 1962 میلادی پایهگذاری شد تا نوع جدیدی از اسب سوارکاری دانمارکی تولید شود. برای این کار نریانهای انتخابی که عمدتاً از نژادهای سوئدی، هانورین، هلشتاین و لهستانی بودند با مادیانهای محلی آمیزش داده شد تا خصوصیات اسبها را بهبود ببخشند. معیارهای دقیقی برای انتخاب نریان و مادیان استفاده شد تا تضمین کند که فقط بهترینها حق ورود به دفتر انساب رادارند. برنامهی آمیزش موفقیتآمیز بود و اسب حاصل، اسبی ممتاز، متناسب و دارای گامهای عالی بود. این اسب شجاعت را با خلقوخوی خوب ترکیب کرده و نمایش سوارکاری جذابی اجرا میکند.

منشا شکل گیری دنیش وارم بلاد
دنیش وارم بلاد در اواسط قرن بیستم از آمیزش اسب مادیان فردریکس بورگ دانمارکی با نریانهای برتر اروپا (تروبرد، انجلو-نرمان و تراکهنر) شکل گرفت.
دنیش وارم بلادها بین 15.3 تا 17 وجب (63 تا 68 اینچ، 160 تا 173 سانتیمتر) هستند. بهطورکلی همانند تروبردها از قدرت زیاد و جسمی نیرومند و بهویژه پاهای خوب بهره میبرند. این اسبها عموماً تکرنگ هستند و به دلیل انتخاب نریان مناسب، خلقوخویی منحصربهفرد دارند. اسبهای دنیش وارم بلاد سرزنده و شجاع هستند. گرچه هنوز نژاد جوانی است اما در درساژ و مسابقات پرش با اسب نامی برای خود دستوپا کرده است. این اسبها همچنین در ورزشهای میدانی و صحرایی نیز از سایر اسبها برترند. برخی نیز بهعنوان اسبهای پرشی مورداستفاده قرار میگیرند.
اسب نژاد لیپیزانر
یکی از نژادهای که اسب فردریکس بورگ در به وجود آمدن آن نقش داشته، اسب نژاد لیپیزانر است. نژاد لیپیزانر یا لیپیتزا (Lipitsa) در حقیقت با منشأ ایلخی (LIpizza) از سال 1580 میلادی توسط شخصی به نام ارشدوک چارلز دوم معرفی شد. اسبهای اولیه این ایلخی را نه سیلمی اسپانیایی و بیستوچهار مادیان وارداتی از شبهجزیره ایبریا (که اسپانیا و پرتقال در آن قرارگرفتهاند) تشکیل میدادند. هدف از پرورش این اسبها به وجود آوردن نژادی مناسب برای اصطبل سلطنتی دوک اتریش در وین بوده است. در نزدیکی این ایلخی (اسبهایی که برای چرا در صحرا رفتهاند) دو ایلخی بزرگ دیگر وجود داشت یکی ایلخی پایبر در اتریش و دیگر ایلخی بسیار قدیمی اروپا به نام کلودروبی در جمهوری چک که تأثیر اسبهای این ایلخی مخصوصاً اسبهای ایلخی کلودروبی بر روی اسبهای لیپیزانر کاملاً اثباتشده است.
مکتب سوارکاری وین که به مکتب سوارکاری اسپانیایی به دلیل استفاده از اسبهای اسپانیایی مشهور است. از سال 1753 تابهحال به تربیت اسبها و سوارکارانی میپردازد که در دنیا منحصربهفرد هستند. حرکات نمایشی بسیار زیبا درروشهای مختلف راه رفتن حیوان، حرکت کاپریول و یا لوادا و بسیاری دیگر از حرکات نمایشی زیبا و خصوصاً رقص زیبای اسبهای لیپیزانر به معروفیت این مدرسه افزوده است.
سیلمیها
اولین اسبهای مدرسه وین 5 سیلمی اولیه به نامهای پلوتو، کانورسانو، مئوس توسو، فاوری، وسیگلوی بودند. سیلمی سیگلوی سیلمی عربی که در سال 1810 متولد شد. طی سالها سیلمیها بین ایلخی لیپزا، پایبر و کلودروبی تعویض میشدهاند. تا قرن هیجدهم میلادی سیاست مدرسه وین بر پرورش اسبهای سفید تأکید داشت. با شیوه جدید و از سال 1920 به بعد رنگهای دیگر نیز انتخاب گردیدند. طول مدت آموزش در این مدرسه برای اسبها بین 4 تا 6 سال بوده است. در این مدت طبق سنت قدیمی از این اسبها برای تولیدمثل استفاده نمیشود.

خصوصیات نژاد لیپیزانر
نژاد لیپیزانر برگرفته از اسب فردریکس بورگ قدی بین 14.2 و 15.2 وجب (150 تا 160) سانتیمتر دارد. سر این اسب بسیار شبیه به سر نژاد عرب است ولی در ظاهر نیمرخ اسبهای اسپانیایی رادارند و اصطلاحاً کله قوچی هستند. بدن لیپیزانرها کاملاً متراکم و فشرده و عمیق خصوصاً در ناحیه تنگگاه، جدوگاه برجستگی مشخصی ندارد. این اسبها گردنی کوتاه و قوی دارند. اندام حرکتی لیپیزانرها ظریف، مفاصلشان صاف و سمهایی کوچک ولی سخت دارند. یال و دم لیپیتزاها نرم و لطیف است. لیپیتزاها بیشتر در رنگهای خاکستری دیده میشوند اما در رنگهای سیاه، کهر و کرنگ نیز دیده میشوند.
کرهاسبهای لیپیزانر معمولاً کهر (سرخ مایل به قرمز) و یا مشکی هستند و با افزایش سن رنگ آنها روشنترمیشود. این روند بین 6 سالگی و 10 سالگی صورت میگیرد. تا قرن هجدهم لیپزانها در رنگهایی نظیر کهر (قهوهای کمرنگ)، شاهبلوط، مشکی، ابلق (سفید و سیاه) نیز دیده میشدند. گرچه خاکستری یک ژن غالب است. خاکستریرنگ موردعلاقهی خاندان سلطنتی بود و در پرورش اسب به این رنگ بیشتر از سایر رنگها توجه میشد. ازاینرو هنگامیکه در یک نژاد کوچک این رنگ خاکستری بهعنوان یک ویژگی مطلوب انتخاب شد. اکثر اسبهای نژاد لیپیزان نیز به رنگ خاکستری ظاهر شدند. جالب است بدانید که مطابق یک سنت دیرینه اسپانیاییها از دیرباز یک اسب نر لیپیزان در محل زندگی خود داشتند و این سنت تا به امروز ادامه داشته است.
پراکندگی
این اسبها در اتریش، هلند، دانمارک و انگلستان و آمریکا وجود دارند ولی بیشترین مرکز پرورش آنها در اتریش و چک است. در آمریکا و انگلستان و اتریش انجمن نژادی تشکیلشده و تبارنامه ملی از این نژاد تدوین و منتشر میشود.
مدرسه سوارکاری اسپانیایی و لیپیزانها
مدرسه سوارکاری اسپانیایی واقع در مرکز وین در اتریش تنها مدرسه سوارکاری در جهان است. شیوه سوارکاری کلاسیک را به همان روش اصیل آن به اجرا میگذارد. این مدرسه توسط جوزف امانوئل فیشر ون ارلا ساخته شد که در سال ۱۵۷۲ رسماً آغاز به کارکرد. اکنون بیش از ۴ قرن از فعالیت آن میگذرد.

فعالیت اصلی مدرسه سوارکاری اسپانیایی وین شامل آموزش اسب و سوارکار به شیوه خاص این مدرسه است که در آن بر اساس مطالعه حرکات طبیعی اسب، آموزش به شیوهای انجام میشود که درنهایت سوارکار و اسب حداکثر هماهنگی را باهم داشته باشند.
این هماهنگی منحصربهفرد، در نمایشهای درساژ با جریانهای لیپیزان (Lipizzan) و در سالن زیبای قصر سلطنتی hofberg با معماری سبک باروک جذابیتی را ایجاد میکند که حتی تماشاچیانی که با سوارکاری آشنا نیستند از آن لذت میبرند.
تربیت سوارکار در مدرسه سواری اسپانیایی وین نیز به این صورت است که سوارکار مبتدی تا مدت ۳ سال در حالت لنج و بدون رکاب و دهنه با اسبهای کاملاً آموزشدیده تمرین میکند تا تعادل و عدم وابستگی را بیاموزد. سپس اجازه دارد با نظارت یک سوارکار حرفهای خودش اسب را براند. آموزش پیگیر و فشرده میتواند ۲ تا ۴ سال طول بکشد و پسازاین سوارکار میتواند به تربیت کرههای نریان وحشی مشغول شود.
برای اطلاعات بیشتر در مورد آموزش سوارکاری خواندن مطب زیر را از دست ندهید
نکته
نکته جالب مدرسه سوارکاری اسپانیایی این است که تمامی اسبهای این مجموعه نریان سفید رنگ نژاد لیپیزان هستند که بهطور خاص برای این مدرسه تولید میشوند. این نریانها در کرهگی به مدرسه آورده میشوند و توسط سوارکارانی که دوره آموزش را به اتمام رساندهاند تربیت میشوند. تربیت هر اسب ۴ تا ۶ سال طول میکشد. اسب تا حدی آموزش میبیند تا بتواند حرکات درساژ گراند پری المپیک درساژ را اجرا کند.
در ابتدا اجراهای مدرسه صرفاً برای میهمانان دربار بود. اما در قرون بعدی بهتدریج نمایشهای عمومی و حضور مردم در این مدرسه صورت گرفت. آنها اعتقاد داشتند این نمایش، نوعی جادوگری با اسب است.
اکنون مدرسه سوارکاری اسپانیایی، وین اتریش نهتنها مرکز درساژ کلاسیک و نمایشهای دیدنی درساژ همراه با موسیقی است. بلکه یکی از جذابیتهای توریستی وین برای گردشگران تور اروپا نیز به شمار میرود.
بازدیدکنندگان میتوانند علاوه بر تماشای اجراهای عمومی، در بعضی جلسات آموزش نیز بهعنوان تماشاگر حضور یابند. همچنین برای توریستها امکان بازدید از اصطبل ها هم وجود دارد.
سخن پایانی
به پایان مقاله اسب فردریکس بورگ رسیدیم. امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید.
جهت اطلاعات بیشتر مورد این حیوان نجیب و دوست داشتنی، میتوانید مقالات وبلاگ واسط کالا را مطالعه نمایید. شما میتوانید برای خریدوفروش حیوانات خانگی و وسایل دست دوم و نو، از آگهیهای سایت و یا اپلیکیشن واسط کالا استفاده کنید.
منبع: